سخن گفتن از آینده مانند سخن گفتن از یک هندوانه نشکافته است. تا آینده فرا نرسد هیچ چیز درباره آن قطعی نیست. درباره بیتکوین هم همین است. فعالان عرصه کریپتو و حتی دانشگاهیان از رشته‌های مختلفی درباره بیتکوین و اکنون و آینده‌اش صحبت کرده‌اند. ولی باید دقت کنیم در عصر تغییرات پرشتاب زندگی می‌کنیم. از ویژگی‌های چنین عصری، دشوار شدن پیش‌بینی آینده حتی در بازه‌های کوتاه‌مدت است.
از این که بگذریم، سناریوهایی که درباره آینده بیتکوین مطرح می‌شوند دچار آفت دیگری نیز هستند: سوگیری‌های شناختی! ما انسان‌ها عمدتا بر اساس منافع شخصی و طبقاتی، ترس‌ها، آرزوها و دیگر ملاحظات عاطفی روانی‌مان فکر می‌کنیم تا بر اساس واقعیت‌های محض.{اگر اساسا وجود داشته باشند.}
در حالی که سرمایه‌گذاران سنتی بیش‌ترین خوش‌بینی را نسبت به مستغلات، فلزات گران‌بها و فیات دارند، سرمایه‌گذاران پیشرو و تقریبا جوان‌تر، حامیان فرصت‌های جدید سرمایه گذاری مانند کریپتوکارنسی و استارتاپ‌ها هستند. پیش‌بینی افراد از آینده سرمایه‌گذاری و آینده بیتکوین بیش از آن که چیزی درباره آینده به ما نشان دهد، عمدتا روحیات و خاستگاه‌های طبقاتی صاحبان این پیش‌بینی ها را نشان می‌دهد.
صاحب‌نظران گوناگونی درباره چالش‌های پیش روی بیت کوین و نقطه ضعف‌های درونی آن هشدار داده‌اند و من لازم نمی‌بینم آن‌ها را تکرار کنم. من به سه چالش مهم از زاویه نگاه خودم اشاره می‌کنم.
چالش انرژی
آینده بیتکوین به آینده انرژی گره خورده است. به گمان من در آینده‌ای که هنوز سوخت‌های فسیلی منبع اصلی تامین انرژی هستند، بیتکوین اگر نابود نشود، چندان فراگیر هم نمی‌شود. مهم‌ترین مسئله دنیا در همیشه تاریخ مسئله انرژی بوده. جنگ روسیه و اوکراین، جنگ‌های متعدد در جغرافیای خون‌بار خاورمیانه، جنگ‌های قاره سیاه و… همه در نهایت به مسئله انرژی ربط دارند. بیتکوین با مصرف انرژی کنونی چالشی جدی برای ورود به آینده پیش روی خواهد داشت. اما نگران نباشید چون انرژی در مقایسه با چالش بعدی کوچک‌ترین چالش است.
دولت‌های توتالیتر
مبهم‌تر از آینده بیتکوین آینده دموکراسی در جهان است. اگر خوش‌خیالی را درباره مسیر تک‌خطی تاریخ کنار بگذاریم، باید اعتراف کنیم خطر فاشیسم و توتالیتاریسم هنوز بیخ گوش جهان است. ما نمی‌دانیم در بازه‌ای نامعلوم از آینده چه عواملی ممکن است نظم فعلی جهان را به هم بزنند و عصر دیکتاتوری را احیاء کنند. فجایع اقلیمی، پاندمی‌ها، شهاب‌سنگ‌ها، مهاجرت‌های گسترده، نیروگرفتن راست افراطیِ نژادپرست، مسئله انرژی، سلاح‌های اتمی، اژدهای خیزان شرق یا…
بیتکوین و به طور کلی ایده پول آزاد، خوشایند هیچ دولتی نیست خصوصا دولت‌های توتالیتر. این دولت‌ها حتی اگر به طور مقطعی از مزایای بیتکوین بهره‌مند شوند اما در نهایت دشمن آن هستند و پول آزاد خطری برای قدرت فراگیر آن‌هاست؛ چرا که بیتکوین حتی با همین ضعف‌های فعلی‌اش یک دارایی ضد تورمی است و تورم نیز مالیات پنهان دولت‌ها برای تامین هزینه ولخرجی‌های جاه‌طلبانه و جنگ‌افروزانه‌شان است.
ظهور یک بیت کوین بهتر
بیتکوین چالش‌های بسیاری پیش روی خود دارد. نبود قانون‌گذاری، صرافی‌های متمرکز، هکرها، نوسانات زیاد، استفاده‌های مجرمانه، تغییر کدها و فورک‌های متعدد و… ولی هیچ‌کدام به اندازه خود بیتکوین برای خودش چالش ایجاد نمی‌کنند. به جز 2 چالش اول، مهم‌ترین چالش پیش روی بیتکوین ظهور یک بیتکوین بهتر است. هیچ چیز جز یک بیتکوین بهتر نمی‌تواند بیتکوین را شکست دهد. بله، بعضی شکست‌ها خود پیروزی هستند.
سخن پایانی
بیتکوین یک پروژه سیاسی اجتماعی است. هدف آن آزادسازی پول از کنترل دولت‌ها و بانک‌هاست. چالش‌هایی که پیش روی بیتکوین هستند از چالش‌های پیش روی فیات بیشتر نیستند. فرصت‌هایی که بیتکوین خلق می‌کند و آینده‌ای که بیتکوین نوید می‌دهد، ارزش تلاش مداوم برای چیره شدن بر چالش‌ها را دارند. در نوشته‌های بعدی از مزایای انقلابی بیتکوین هم خواهم نوشت.
در پایان دوباره تاکید می‌کنم که به گمان من بیتکوین صرفا یک کریپتوکارنسی نیست؛ یک ایده و مرام است. یکی از جلوه‌های آزادی و یکی از سلاح‌های مهم آزادی‌خواهان در جهان معاصر و آینده است. آینده بیتکوین بیش از هر چیزی به این بستگی دارد که در باور آزادی‌خواهان زنده بماند. این ایده زنده خواهد ماند و در قالب‌ها و با نام‌های مختلفی خواهد زیست.
